در رشته معامله گری هیچ تحقیقی ثابت نکرده که افراد با تحصیلات یا هوش بالاتر معامله گران موفق تری هستند واقعیتی که وجود دارد این است که افراد موفق عادت های بهتری در معامله گری دارند. معاملع گری نیاز به یک استایل و عادت همیشگی دارد نه اینکه شما از فردا اراده کنید که دیگر میخواهید قواعد معامله گری را رعایت کنید، خیر اینگونه معامله گر نمی شوید.
بگذارید تا یک تعریف ساده از عادت برای شما بیان کنیم: عادت یک برنامه و جریان عادی رفتار است که به طور منظم تکرار می شود و به صورتی نا آگاه جریان می یابد. عادت ها بر اثر تکرار منظم و پایدار به وجود می آیند. عادت ها بعد از شکل گیری به رفتارهایی تبدیل می شوند بدون اینکه قبلش به آن فکر کرده یا برنامه ریزی کرده باشیم. مثل نفس کشیدن، مثل دویدن.
شما باید معامله گری را عادت کنید مثل رانندگی. رانندگی یک عادت است و ربطی به علم و دانش هم ندارد. معامله گری مثل یک رژیم غذایی برای لاغز شدن است، شما باید روش و سبک زندگی خودتان را عوض کنید تا بتوانید رژیم خود را بصورت همیشگی حفظ کنید. باید اول اراده کنید و بعد اراده را در مسیر حرکت به شکل یک عادت در آورید.
به قول ارسطو انسان چیزی نیست جز عادت های او.
هر موقع که توانستید معامله گری را مانند رانندگی به شکل یک عادت برای خود دراورید شما موفق شده اید. شما وقتی رانندگی میکنید گویی کار آسانی است همه اصول رانندگی ملکه ذهن شما شده و شما عادت ها را بازی می کنید. معامله گری تا وقتی که برایتان عادت نشود اذیت کننده خواهد بود سودهایی بصورت رندوم و شانسی حاصل می شوند ولی پایدار نخواهد بود و همیشه ذهن شما مشوش و بهم ریخته است.
معامله گری را مانند رانندگی برای شما تعبیر کردیم که باید عادت شود ولی یک تفاوت بزرگ هم با رانندگی دارد. در رانندگی هدف مقصد است ولی در معامله گری هدف مسیر است این مسیر است که می تواند عادت های شما بهبود دهد این مسیر است که همیشه برای شما آموزش های جدید و درس های تازه دارد. به بیان ساده تر اینجا سود نیست که مهم است اینجا مسیر رسیدن به سود مهمتر است. شاید شما سودهای هنگفتی از مارکت بدست آورده باشید ولی به خاطر نداشتن عادت های صحیح معامله گری سودها را به خود مارکت پس داده اید. ولی وقتی از عادت های صحیح سودی بدست بیاید این سود پایدار تر و استمرار بیشتری خواهد داشت.
همانطور که می دانید انسان ها، ماشینهای یادگیری خوبی هستند این یکی از تفاوت های اصلی ما با گونه های دیگر جانداران است. انسان از همان زمانی که به دنیا میآید شروع به یادگیری میکند. اگر نمیتوانست خوب یاد بگیرد با مشکلات زیادی روبرو میشد. عادت ها هم حاصل تکرار و یادگیری عمیق انسان می باشند. اگر انسان رفتار، گفتار و یا کاری را به صورتی انجام دهد که تکرار شود کمکم آنها بصورت ارادی و بدون هیچ مشقت و دردسری انجام خواهند شد.
بیایید کمی از بعد مغزی به این داستان نگاه کنیم وقتی ما می خواهیم یک رفتار جدید انجام دهیم مغز توسط حرکت نورون های داخل خودش (یاختههای عصبی) به دیگر اعضای بدن دستور می دهد که چه کار کنند. نورون در مغز حرکت می کند و دستور را مخابره می کند. برای بار اول این حرکت برای نورون راحت نیست ولی تکرار و تکرار باعث میشود نورون ها آن مسیر را مرتبا سریع تر و ساده تر از قبل طی کنند جوری که که دیگر نیازی به دستور مغز ندارند و سریع همان مسیر را می روند.
عادت اینگونه ایجاد می شوند یعنی رفتاری که آنقدر تکرارشده که نورونها بدون دستور مغز سریع و راحت می پیمایند.
اکنون که با ماهیت عادت بیشتر آشنا شدید بیشتر درک می کنید که چرا معامله گران بزرگ همیشه تاکید دارند که سعی کنید در بازار بمانید و معامله کنید و تجربه کسب کنید. آنها روی سود تاکید ندارند آنها روی ماندن تاکید دارند تا ابتدا عادات صحیح شکل بگیرد و بعد از شکل گیری این سودها هستند که به مرور متولد و استمرار می یابند.
ولی متاسفانه بیشتر معامله گران تنبل تر و طمع کار تر این هستند که عادت شدن معامله گری را با جدیت دنبال کنند.
همانطور که خیلی از مردم به دنبال سود های کلان بدون زحمت مانند به ارث بردن یا برنده شدن در بلیط بخت آزمایی هستند به طور مشابهی هم در معامله گری منتظر سود های هنگفت و باد آورده هستند. لذا کمتر به دنبال کسب عادت در معامله گری دارند چون این چیزی نیست که به راحتی بدست بیاید ولی اگر ایجاد شد شما یه ماشین چاپ پول خانگی دارید.
منبع: فراچارت
نظرات کاربران